سینماها چیزی جز جان سخت برای شکرگزاری ندارند (باکس آفیس هفته) - مجله آرنا

از وبسایت ویکی پدیا دیدن نمایید.

دنباله انیمیشن کرودز یا همان خانواده غارنشینان محصول مشترک دریم ورکز و یونیورسال به نام خانواده غارنشینان: عصر جدید با استقبال فوق العاده ای روبه رو شده است و در دومین هفته اکرانش توانست دوباره در رده اول جدول فروش جا بگیرد. فروش این فیلم در داخل آمریکا به بیش از 20 میلیون دلار رسیده است و خیلی ساده توانست صدرنشینی خودش را در تعطیلات شکرگزاری ابقا کند. هنرپیشگان مشهوری مثل نیکلاس کیج، اما استون و رایان رینولدز در خانواده غارنشینان: عصر جدید صداپیشگی کرده اند. این پیروز ترین بلاک باستر سال تا به اینجا و بعد از شروع پاندمی کروناست.

قسمت اول این انیمیشن خانوادگی سال 2013 ساخته شد و در هفته اول 43.6 میلیون دلار فروخته بود. قسمت دوم خانواده غارنشینان بزرگترین افتتاحیه امسال را بعد از فیلم انگاشته کریستوفر نولان رقم زد. معمولا تعطیلات شکرگزاری یکی از شلوغ ترین فصل ها برای انیمیشن هاست و در سال های قبلی هم انیمیشن هایی مثل رالف اینترنت را خراب می کند، موانا و یخ زده با استقبال مخاطبان این ژانر روبه رو شده بودند.

البته فیلم خانواده غارنشینان: عصر جدید از منتقدان هم امتیاز خوبی دریافت کرده است و امتیاز آن در روتن تومیتوز 73 از 100 و در سایت متاکریتیک 56 از 100 است و با مخاطبان هم ارتباط خوبی برقرار کرده و از آن ها امتیاز A را در سینمااسکور گرفته است.

این انیمیشن را جوئل کرافورد کارگردانی کرده که اولین کارش به عنوان فیلم ساز محسوب می گردد اما پیش از این در دپارتمان هنر فیلم هایی مثل پاندای کونگ فوکار فعال بوده است.

انیمیشن خانواده غارنشینان: عصر جدید داستان خانواده غارنشینان را کمی پس از قسمت اول روایت می کند. خانواده کرودز تصمیم می گیرند برای پیدا کردن خانه ای بهتر به گوشه و کنار جنگل های انبوه سرک بکشند و پس از کمی جست وجو منزل دلخواهشان را پیدا می کنند، اما آن محل پیش از این توسط خانواده آدم های بهتر تصرف شده است. خانواده آدم های بهتر انسان هایی امروزی تر و تکامل یافته تر در مقایسه با غارنشینان هستند و در ابتدا قصد ندارند خانه خود را با آن ها تقسیم کنند، اما سلسله اتفاقات ناگهانی باعث می گردد این دو خانواده برای رسیدن به هدفی مشترک با یکدیگر متحد شوند.

منتقدان درباره اش می گویند: این قسمت دنباله ای مقتدرانه برای قسمت اول است. صداگذاری عالی است و جوک ها بسیار هوشمندانه و جالب به نظر می رسند، به شکلی که بزرگسالان و بچه ها را باهم به خنده وا می دارند. داستان و بار احساسی عصر جدید در قیاس با نسخه نخست ضعیف تر است، اما در مجموع انیمیشن می تواند شما را راضی کند.

در رده دوم جدول فیلم برادران ناتنی را داریم. کمدی ضعیفی که لوک گرینفیلد کارگردانش است و چند بازیگر ناشناس هم در آن حضور دارند. به این ترتیب فروش 720 هزار دلاری آن چندان هم بد به نظر نمی رسد. لوک گرینفیلد بیشتر کارگردان تلویزیون محسوب می گردد و در دو سه فیلمی که تا امروز برای سینماها ساخته چندان پیروز ظاهر نشده.

فیلم برادران ناتنی داستان یک مرد مکزیکی به نام رناتوست که در نیروی هوایی کار می کند و وقتی متوجه می گردد یک برادر آمریکایی ناتنی دارد که هیچ چیزی از او نمی دانسته شوکه می گردد. آشر برادر آمریکایی او از آن موجودات مستقل است که چندان به رسم و رسوم پایبند نیست. آن ها مجبور می شوند با هم به یک سفر جاده ای بروند تا مسیری را که پدرشان از مکزیک تا آمریکا طی کرده بوده دنبال کنند.

فیلم برداری فیلم جولای 2019 در مکزیک شروع شد و در عرض 31 روز هم تمام شد. می گردد حدس زد از آن فیلم های جمع و جور و کم خرج است. به عقیده منتقدان مثل اسم فیلم همه چیزش نصفه و نیمه است؛ نیمی کمدی جاده ای و نیمی درام. فیلم از نگاه دو برادر به مقوله مهاجرت هم نگاه می کند. منتقد نیویورک تایمز می نویسد: فیلم به وضوح قصد دارد پیامی جدی در این باره بدهد که چطور قوانین مهاجرتی سختگیرانه منجر به جدا شدن خانواده ها از یکدیگر شده است. اما این فیلم که کاملا سردرگم است برای انتقال این پیام چندان مناسب نیست. لحن و روایت فیلم بارها تغییر می کند. هیچ پیوستگی میان اجزای فیلم وجود ندارد.

در مقابل البته منتقد فیلم استیج با فیلم مهربان تر است و نوشته: با وجود همه مسائل فیلم و اینکه خیلی از کمدی های اسلپ استیکش چفت و جور نمی شوند اما در نهایت ترکیب بازیگران می تواند شما را راضی کند.

فیلم سوم جدول باز هم یک اثر از هفته های گذشته است. فیلم عجیب و غریب کمدی ترسناکی است که کریستوفر لندون آن را کارگردانی کرده است. این کارگردان و فیلم نامه نویس آمریکایی را برای نوشتن فیلم نامه های فیلم های ترسناک علمی-تخیلی مثل فعالیت فراطبیعی و کارگردانی فیلم های هالووینی روز مرگ مبارک می شناسیم. واقعیت این است که تا امروز آثارش چندان شاخص نبوده اند اما فیلم عجیب و غریب یک گام بزرگ رو به جلو برایش محسوب می گردد.

فیلم با بودجه محدود 6 میلیون دلاری هم تولید شده و به همین دلیل انتظار می رود که جزء معدود فیلم هایی باشد که امسال به سود می رسند. چهار نوجوان توسط یک قاتل سریالی که به قصاب بلیسفیلد مشهور است به قتل می رسند. روز بعد از آن دانش آموز قلدر دبیرستان که دختری به نام میلی است مورد حمله قضای بلیسفیلد قرار می گیرد. او با چاقوی قدیمی که دارد به شانه دختر ضربه می زند و همان لحظه جای زخم روی شانه خودش هم پدیدار می گردد. خواهر بزرگتر میلی که افسر پلیس است از راه می رسد و قصاب را فراری می دهد و چاقوی او را به عنوان مدرک ضبط می کند. روز بعد میلی و قصاب در بدن دیگری از خواب بیدار می شوند.

منتقدان فیلم عجیب و غریب را یک اسلشر سرگرم کننده می دانند. فیلم در سایت متاکریتیک امتیاز 66 از 100 را کسب کرده است. فیلمی که به گفته منتقدان بازی دو نقش اصلی آن و همین طور بازیگران مکمل باورنکردنی است. در این فیلم لندون به شکل تدریجی به اساتید ژانر اسلشر مثل کارپنتر نزدیک می گردد. فیلم هوشمندانه و تند و تیز است که موقع تماشایش اوقات خوبی را سپری می کنید.

رتبه چهارم یک تازه وارد دیگر داریم. فیلم همه زندگی من که 350 هزار دلار فروخته است اثر عاشقانه ای ساخته مارک مه یرز است. کارگردانی که اثر شناخته شده ای در کارنامه اش ندارد و بازیگرانش هم چهره های معروفی نیستند و البته در نهایت فیلم ضعیفی است که امتیاز منتقدان به آن 37 از 100 است. فیلم داستان جشن عروسی یک زوج جوان است که وقتی معلوم می گردد داماد سرطان کبد دارد برنامه هایشان به هم می خورد.

منتقدان تنها نکته مثبت فیلم را شیمی میان دو بازیگر اصلی آن می دانند اما حتی همین نکته هم به تدریج با تمرکز بیش از اندازه روی اتفاقات سانتی مانتال اثرش را از دست می دهد. همه چیز فیلم زیادی حساب شده است و هیچ چیزی بین این زوج از عشق و پیوندشان گرفته تا سایر اتفاقاتی که برایشان رخ می دهد طبیعی نیست. فیلمی که از شور طبیعی عاری است و بعد از مدتی خسته کننده می گردد.

از جنگ با پدربزرگ در هفته های اخیر زیاد نوشته ایم که این هفته هم رده پنجم جدول را دارد. کمدی با بازی رابرت دنیرو درباره پیوند دوباره یک نوه شیطان و یک پدربزرگ کمی تا قسمتی افسرده که به زور او را به خانه دخترش آورده اند و حالا باید سر تصاحب یک اتاق با نوه اش بجنگد. فیلم در نهمین هفته اکرانش با فروش 329 هزار دلاری توانسته خودش را همچنان در جدول فروش حفظ کند. این یکی هم فیلم ضعیفی است و امتیاز متاکریتیکش 34 از 100 است.

فیلم مناسبتی الف محصول 2003 و ساخته جان فاورو به نظر جزء معدود فیلم های قابل تحمل اکران است که هفته چهارم نمایشش را سپری می کند.

این فیلم با بازی ویل فرل از فیلم های محبوب کریسمسی است. داستان یک شب کریسمس که بچه ای درون کیسه سانتاکلاوس می خزد. سانتا که متوجه نشده او را با خودش به قطب شمال می برد. در آن جا الف ها نام او را از روی پوشکش بادی می گذارند. بادی در قطب شمال میان الف های سانتاکلاوس و گوزن ها بزرگ شده و ناگهان متوجه می گردد که انسان است. او تصمیم می گیرد به نیویورک برود تا پدر واقعی اش را پیدا کند. اما در روبروه با پدرش اتفاقات ناخوشایندی برایش رخ می دهد.

بیا بازی کنیم درام ترسناک اسرارآمیز اولین فیلم بلند جیکوب چیس کارگردانش محسوب می گردد.

بیا بازی کنیم داستان پسری به نام الیور است که به اوتیسم مبتلاست و نمی تواند حرف بزند. او از تلفن هوشمند برای ارتباط برقرار کردن با دیگران استفاده می کند. همکلاسی های الیور در مدرسه او را اذیت می کنند و در حقیقت پشتیبان بزرگش مادرش است. زندگی مشترک پدر و مادر الیور هم با مشکل روبرو شده است. شبی الیور متوجه می گردد که یک اپلیکیشن به نام هیولاهای درک نشده روی تبلتش نصب شده که داستان هیولایی به نام لری را تعریف می کند. لری به دنبال یک دوست می گردد. سارا مادر الیور شب نشینی ترتیب می دهد تا پسرش اجتماعی گردد اما یکی از بچه ها تبلت را پیدا می کند و لری ظاهر می گردد و به او حمله می کند. بچه ها الیور را مقصر می دانند. کم کم سارا هم چیزهای عجیب و غریبی را که الیور می بیند تجربه می کند و می خواهد پسرش را از تسخیر شدن توسط این هیولا نجات بدهد.

فیلم امتیاز 58 از 100 را در سایت متاکریتیک کسب کرده که بد نیست. به گفته منتقدان فیلم واقعا ترسناک از کار درآمده است و لحن غیرمعمولی هم دارد و پیروز می گردد به داستانش عمق لازم را بدهد.

در رتبه بعد فیلم نئو وسترن بگذار برود را با بازی کوین کاستنر داریم. فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام است که لری واتسون سال 2013 آن را منتشر کرد. کوین کاستنر نقش یک کلانتر بازنشسته و دایان لین نقش همسر او را بازی می کند که بعد از فوت پسرشان مبارزه می کنند تا عروس و نوه شان را از خطر خانواده حریصی که در داکوتا برایشان ایجاد کرده اند، نجات بدهند.

امتیاز منتقدان به فیلم هم خوب است. فیلم در سایت متاکریتیک توانسته امتیاز 63 از 100 را کسب کند و متوسط ارزیابی شده است. منتقدان بازی لین و کاستنر را ستایش کرده اند و معتقدند آن ها توانسته اند تعلیق فیلم را با احساسات صادقانه تلفیق کنند. این تریلری است که به گفته منتقدان ماهرانه اجرا شده و تقریبا توانسته مخاطب هدفش را تحت تأثیر قرار بدهد.

فیلم دزد صادق با بازی لیام نیسن هم که مثل جنگ با پدربزرگ نهمین هفته اکرانش را می گذراند همچنان حضورش در باکس آفیس را حفظ کرده و رتبه نهم را دارد.

اما با اختلاف هزار دلار از دزد صادق و با فروش 189 هزار دلاری فیلم اکشن محبوب جان سخت محصول 1988 ساخته جان مک تیرنان با بازی بروس ویلیس دوباره روی پرده سینماها رفته و در باکس آفیس دهم شده است.

داستان یک افسر پلیس نیویورک که تلاش دارد جان همسرش و چندین نفر دیگر را که در یک مهمانی کریسمس در لس آنجلس توسط تروریست های آلمانی گروگان گرفته شده اند، نجات بدهد.

این فیلم محبوب در میان 250 فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDB رتبه 125 را دارد و منتقدان هم اکشن های جان سخت به خصوص این قسمت اول را دوست دارند و به آن امتیاز 72 از 100 را داده اند.

اکشنی که آن قدر در باکس آفیس محبوب بود که دنباله های متعددی روی آن ساخته شد. قسمت اول آن یکی از بهترین شریرهای تاریخ سینما را ساخت و تعلیق آن حتی یک لحظه هم تماشاگر را رها نمی کرد. قهرمانی دارد که هر کسی می تواند با آن ارتباط برقرار کند. دیالوگ های هوشمندانه و کمی با شوخ طبعی و آتش بازی که حسابی تأثیرگذار است.

*رقم فروش بر اساس میلیون دلار است.