آخرین ترفندها در واپسین روزهای ترامپ
به گزارش مجله آرنا، مقام هـای دولت امریکا در واپسـین روزهای مسـئولیت خود در تلاش هستند از طریق تداوم رویکرد تحریم های همه جانبه و طرح اتهامات اثبات نشده مبنی بر وجود رابطه میان ایران و گروه های تروریستی، آخرین ضربات خود را وارد و کاستن از بحران فزاینده میان تهران و واشنگتن را به موضوع پیچیده تری تبدیل کنند. در تشدید شرایط این فشار حداکثری چند نکته حائز اهمیت است.
بخش مهمی از اقداماتی را که ترامپ در روزهای پایانی دولتش دنبال می کند، می توان به شخصیت او مرتبط دانست. شخصیت او به گونه ای است که خیلی آمادگی پذیرفتن شکست را ندارد و این مسأله باعث می گردد که در هر موضوعی با توسل به هر وسیله ای سعی کند به اهدافش برسد حتی اگر این هدف، منافع زودرسی داشته باشد ولی در بلندمدت حتماً خسارات بزرگ تری را وارد کند اما برای او خیلی اهمیتی ندارد و دنبال نتایج زودرس است. مسأله دیگری که در روحیات ترامپ وجود دارد یک حالت تهاجمی، تندخویی و خودمحوری است. این مسأله در تمام تصمیم هایی که در سطح ریاست جمهوری در این دوره چهارساله گرفت کاملاً قابل مشاهده بود، به همین دلیل هم حتی دوستان و یاران خیلی تندروی او هم بعد از مدتی نتوانستند تحمل کنند و کار به اخراج آنها از کاخ سفید کشیده شد و ترامپ به تنهایی سعی کرد نظرات خود را تحمیل کند.
با در نظر دریافت این ویژگی های شخصیتی ترامپ باید گفت که دو مسأله دیگر ضربه روحی بزرگی به او وارد کرد؛ اولین مسأله این است که در مقابل جمهوری اسلامی ایران شکست بدی خورد. او قبل از انتخابش به عنوان رئیس جمهوری مسأله خروج از برجام را مطرح نمود و در دوره مسئولیتش هم یک کارزار فشار همه جانبه را راه انداخت و از همه امکانات خود برای تسلیم کردن ایران و ترغیب به مذاکره دوجانبه استفاده کرد که شکست خورد. او همه این تلاش ها را بدون اینکه منافع بلندمدتی برای امریکا داشته باشد حتی به قیمت بی اعتباری برای سیاست خارجه امریکا و بی اعتمادی نسبت به مقام های امریکایی انجام داد اما شکست سختی خورد و در حالی باید کاخ سفید را ترک کند که اهداف و برنامه هایی را که فکر می کرد چهار سال دیگر دنبال خواهد کرد، به نتیجه نرسید.
موضوع دومی که برای ترامپ گران تمام شد، شکست سنگینی است که حزب جمهوریخواه به دلیل رفتار او در امریکا متحمل شد. بواسطه رفتارهای ترامپ اعتبار حزب جمهوریخواه از بین رفت و یک رئیس جمهور تک دوره ای شد و اکثریت و ریاست مجلس کنندگان و سنا هم به دست دموکرات ها افتاد. این مسأله برای خود ترامپ و دوستان نزدیک او یک ضربه مهلکی بود و همین شکست بزرگ می تواند برای آدمی مانند او با روحیه منحصر به فردش به تصمیم گیری های غیرطبیعی منجر گردد. خصوصاً که این شرایط او را به آستانه استیضاح دوم کشانده است تا پرونده سیاسی اش برای همیشه مختومه گردد. نتیجه همه این رویدادها در وجود فردی که خودش شرور است و رفتار غیرقابل پیش بینی دارد این طور می گردد که به هر موضوعی متوسل گردد و تحریم های دیوانه واری را در دستور کار بگذارد و تصمیمات غیرمنتظره بگیرد. اتهام به ایران مبنی بر ارتباط با گروه تروریستی القاعده هم در همین چارچوب است. این اتهام یک فرار رو به جلو از سوی دولت کنونی امریکاست. مایک پمپئو قبلاً رئیس سازمان سیا بوده است و از همه بهتر می داند القاعده و گروه های تروریستی و داعش را چه کسی به وجود آورد و تقویت کرد. حتی در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری دوره قبل هم شاهد بودیم که ترامپ رسماً دولت امریکا را مسئول ایجاد این گروه های تروریستی گفت و در همین رابطه شواهد و اسنادی هم دارد.
بنابراین خود مقام های امریکایی بهتر از همه می دانند که مسئولیت ایجاد و تقویت القاعده و تروریست ها با امریکاست و در واقع آن کشوری که در مقابل تروریسم در منطقه ایستاد و سعی کرد جلوی نفوذ و گسترش آنها را بگیرد و کشورهای اطراف را از وجود تروریست ها پاک کند، ایران بود. اما دلیل اینکه الان این مسائل را مطرح می کنند، به شیوه امریکایی ها در فضاسازی سیاسی بازمی گردد. شیوه آنها این گونه است که افکار عمومی را جهت دهند و از رسانه ها استفاده کنند؛ یعنی اول اتهامی را وارد می کنند و بعد بر اساس آن اتهام سعی می کنند برای ضربه زدن به منافع کشوری که هدف قرار دادند، زمینه چینی کنند. این اتهامات و تحریم ها آخرین ترفندها و برگ هایی است که دولت ترامپ دارد به کار می گیرد که هم از روی عصبانیت است و هم سعی می کند فرار رو به جلو داشته باشد. به این معنا که وقتی کاخ سفید را ترک کرد به دوستان و حامیانش بگوید طبق وعده اش توانست به ایران و جبهه مقاومت ضربات سختی وارد کند و البته محدودیت هایی را هم ایجاد کند که دولت بعدی در امریکا با گرفتاری کار خود را شروع کند.
*سخنگوی پیشین وزارت خارجه
منبع: ایران
منبع: خبرگزاری پانا