انیمه مرد تک مشتی؛ هجو درخشان آثار ابرقهرمانی (انیمه منتخب)
به گزارش مجله آرنا، قبلا هم اشاره نموده ایم که صنعت انیمه به یک کارخانه تولیدی بزرگ و عجیب تبدیل شده و در نتیجه مجبور است از داستان های مشابه زیادی استفاده کند. به همین علت خیلی از انیمه ها داستان های شبیه هم دارند. اما مرد تک مشتی از این نظر یک استثناء است. این انیمه تماشایی و نامتعارف که بر اساس مانگایی به همین نام از وان ساخته شده (فصل سومش هم در راه است)، نگاهی کاملا نوآورانه به ابرقهرمان ها انداخته است.
مرد تک مشتی داستان ابرقهرمانی به نام سایتاما است که به قوی ترین موجود کل گیتی تبدیل شده و هرکسی را می تواند تنها با یک ضربه مشت، از پای دربیاورد. اما این قدرت بی حد و مرز او را به اوج ملال و افسردگی رسانده، چرا که بزرگ ترین آرزوی او این است کسی پیدا شود که بتواند دست کم بیشتر از یک مشت، در برابر او طاقت بیاورد. این انیمه در ادامه داستان ماجراجویی های او و همراهان و دشمنانش را روایت می نماید.
آن طور که وان خودش گفته است، او در مرد تک مشتی می خواسته داستان یک انسان معمولی را روایت کند که به یک ابرقهرمان تبدیل می شود. واقعا هم در کل آثار ابرقهرمانی تاریخ سینما و تلویزیون، بعید است ابرقهرمانی معمولی تر از سایتاما پیدا کنید. او صبح تا شب تلویزیون می بیند، خرید می نماید، دنبال بن تخفیف می شود، کتاب می خواند و این وسط اگر موجود ترسناکی به انسان ها حمله می نماید، آن را از بین می برد. سایتاما آن قدر معمولی است که مردم جهان داستانی مرد تک مشتی باور نمی نمایند کسی که بارها بشر را از خطر انقراض نجات داده، همین آدم معمولی و طاس باشد!
اما بامزه ترین شوخی مرد تک مشتی، نحوه به قدرت رسیدن سایتاما است. خودش می گوید یک روز تصمیم گرفت قوی ترین فرد روی زمین شود، به همین علت آغاز کرد به تمرین و روزی صد شنا، صد دراز و نشست و صد بنشین و پاشو انجام داد و قوی ترین انسان جهان شد! به همین مضحکی و سادگی! تنها فداکاری که او در این راستا انجام داده این بود که در اثر فشار تمرینات تمام موهای خود را از دست دهد. سازمان های سری و ابرقهرمانان دیگر و دانشمندان دیوانه همه در پی این هستند که به راز قدرت فراوان سایتاما پی ببرند، و سایتامای بیچاره جوابی بهتر از این نمی تواند برای آن ها پیدا کند. این شاید هوشمندانه ترین تمهیدی باشد که در مرد تک مشتی به کار رفته است. این که این ابرقهرمان بی رقیب، از تمام جهات معمولی است، حتی از نظر نحوه تبدیل شدن به یک ابرقهرمان با قدرتی فراوان.
این که یک ابرقهرمان به نهایت قدرت برسد و هیچ رقیبی پیش رویش نباشد، آرزویی است که تمام طرفداران آثار ابرقهرمانی بارها به آن فکر می نمایند. ولی برای سایتاما، محقق شدن این رویا به کابوس تبدیل شده است. او به نهایت افسردگی و پوچی رسیده است. روزها برایش تکراری هستند. تمام اوقات با ملالت می گذرند. همه چیز قابل پیش بینی شده است. چنان که گویی او نهایت هستی را دیده است. پوچی و افسردگی سایتاما به حدی رسیده است که او آرزو می نماید دوباره به همان آدم ضعیف پیشین تبدیل شود، شاید حداقل در آن شرایط بتواند کمی چالش و ماجراجویی را تجربه کند. مرد تک مشتی به سطحی از عمق و پیچیدگی رسیده است که در آثار ابرقهرمانی به ندرت دیده می شود. سوالاتی را مطرح می نماید که در آثار این چنینی جایی ندارند. مثلا چه می شود اگر شرور داستان بتواند حاکم جهان شود و اصلا جهان را نابود کند؟ خب که چی؟ چه می شود اگر ابرقهرمان داستان به نهایت قدرت برسد و دیگر هیچ شروری از دست او در امان نباشد؟ این انیمه خیلی خوب نشان می دهد که شاید واقعا آن جهان آرمانی و صلح طلبانه ای که خیلی ها دنبالش می گردند آن قدرها هم خواستنی نباشد! شاید بشر به کمی چالش و سختی هم احتیاج دارد.
چنین ایده ای اگرچه به یکی از نقاط قوت مرد تک مشتی تبدیل شده است، ولی ضربه هایی هم به آن زده است. بزرگ ترین ایراد مرد تک مشتی این است که چون شخصیت اصلی اش یک ابرقهرمان بی رقیب است که با یک مشت هرکسی را از میان برمی دارد، دیگر هیچ چالش و تعلیقی به آن صورت در این انیمه وجود ندارد. هر شرور و موجود اهریمنی که از راه می رسد، ما از قبل می دانیم که در برابر قدرت سایتاما کم می آورد. به همین علت نبردها تکراری و خسته نماینده می شوند. گویا تیم سازندگان انیمه هم از چنین چیزی خبر داشته اند، چرا که مرد تک مشتی پر از مبارزه های هیجان انگیز و تماشایی است که روی طراحی و ساخت شان کلی زحمت کشیده اند. گویی قرار بوده تکراری بودن مبارزه ها به وسیله هیجان و اکشن فراوان جبران شود. ولی باز هم این قضیه تاثیر چندانی ندارد. پوچی که سایتاما با آن درگیر است کم کم به فکر مخاطب هم می رسد. او هم کم کم متوجه می شود بعید است در راستا داستانی قوی ترین موجود جهان تغییری به وجود بیاید، پس چرا اصلا باید دنبالش کرد؟!
خیلی از ایده های مرد تک مشتی برگرفته از زندگی خود وان و تفریح هایش هستند. برای مثال سایتاما، نام قهرمان اصلی داستان، در اصل نام محله ای بوده است که وان در آن زندگی می نموده است. یا طراحی ظاهر و شخصیت سایتاما بسیار تحت تاثیر مجموعه مانگای پرطرفدار کرایون شین-چان ساخته شده است که خود وان در دوران کودکی از طرفداران آن بود.
نکات بامزه و تامل برانگیز زیادی در مرد تک مشتی هستند که می توان به سراغ شان رفت. مثلا اتحادیه قهرمانان با آن کاغذ بازی و تشریفات اداری ابلهانه اش، از آن بخش های تماشایی این انیمه است. این اتحادیه در اصل برای سازمان دهی و نظم بخشیدن به ابرقهرمانان ساخته شده است، ولی به حدی بی خاصیت و کارنابلد است که تنها باعث بروز دردسرهای بیشتر می شود. در عدم صلاحیت این سازمان همین بحث که بر اساس طبقه بندی های مختلفی که برای قهرمانان انجام داده اند، سایتاما با آن همه قدرت و توان و شایستگی، در دسته سی (پایین تر از بی، ای و اس) قرار می گیرد! اتحادیه قهرمانان نمادی عالی از تمام سازمان ها و نهادهای جهانی بی خاصیتی است که تنها کاری که انجام نمی دهند، وظیفه ای است که به آن ها سپرده شده است.
تا به حال دو فصل از مرد تک مشتی ساخته شده است و طرفداران زیادی در سراسر جهان پیگیر آن هستند. اما بعد از فصل دوم که در سال 2019 منتشر شد، تا مدت ها خبر تازه ای از این انیمه منتشر نشده بود. تا این که همین چند روز پیش سازندگان با یک پوستر اعلام کردند که فصل سوم هم در دست ساخت است. از آن عجیب تر این که قرار است یک فیلم واقعی (لایو اکشن) هم بر اساس این مانگا و انیمه ساخته شود. جاستین لین، کارگردان سریع و خشمگین پنجم و ششم کارگردان است و اسکات رازنبرگ و جف پینکر (نویسندگان فیلم ونوم) هم نویسندگی کار را برعهده گرفته اند. بی صبرانه منتظریم! این انیمه ظرفیت های بالقوه زیادی دارد و اگر تیم سازنده با نهایت دقت و وسواس کار خود را پیش ببرند، قطعا با اقتباسی تماشایی طرف خواهیم بود.
منبع: دیجیکالا مگ