سفرنامه اروپا، ایتالیا (میلان) - قسمت پنجم
به گزارش مجله آرنا، ساعت 10 صبح به میلان رسیدیم. شهری که رومی ها بعد از تسخیر آن را مدیولانوم نامیدند. مردم میلان در طی تاریخ تغییرات زیادی رو به چشم خود دیده اند .این شهر 2 بار به دست اتریشی ها افتاده و یک بار به دست اسپانیایی ها و همچنین به دست ناپلئون .حتی در جنگ جهانی دوم نیز به دست نازی ها افتاده است .حتی در سال 1630 نیز شهردچار طاعون شده بود.این شهر بعد از سال 286 میلاد بعد از اینکه امپراطوری روم 2 قسمت شد ،پایتخت امپراطور غربی شد.با تمام این تفاسیر امروز میلان مرکز روشنفکران و طراحان و هنرمندان شده و تبدیل به شهری مدرن و قطب اول صنعت ایتالیا شده است ومرکز رسانه اروپاست و دارای ساختار شهری بسیار بسیار مرتب و زیبایی است .در کل میلان نمادی از ایتالیای مدرن است.از همون اول که از قطار پیاده شدیم ایستگاه بی نهایت زیبای شهر میلان به نام میلانو سنتراله Milano Centrale مارو تحت تاثیر قرار داد.همچنین برای رفتن به میلان اگر قصد استفاده از هواپیما رو دارید باید بدونید که مقصد شما فرودگاه مالپنزا است .فرودگاه مالپنزا Malpenaza یا MXP که فرودگاه اصلی و بزرگ میلان است در 48 کیلومتری میلان واقع شده است و فرودگاه دیگر لیناته Linate است . دلیل انتخاب قطار برای رفتن به میلان این بود که قطار شمارو به مرکز شهر میبرد و با حساب کتابی که کردم به صرفه تر به نظر می رسید.
برای دیدن شاهکارهای تاریخ اروپا با تور ایتالیا همراه شوید.
برای رفت و آمد در شهر میلان بهترین وسیله مترو و اتوبوس و تراموا است .اتوبوس ها و تراموا ها فوق العاده منظم هستند.به مانند شهر رم با خرید یک بلیط شما میتوانید از مترو و اتوبوس و تراموا بهره ببرید .بستگی به بلیط شما داره.یک سفره یا چند روزه .در میلان مقرارت داشتن بلیط به مراتب سخت تر از شهر رم است.در بیشتر مواقع چند نفر وارد اتوبوس یا تراموا میشن و با یک دستگاه، بلیط شمارو چک میکنن .درون تمام اتوبوس ها و تراموا ها یک دستگاهی هست که شما به محض ورود باید بلیط خودتونو بکشید .کار این مامورین اینه که چک میکنن ببینن چه کسی این کارو ننموده.در صورت مشاهده جریمه سنگینی خواهید شد.
بلیط یک روزه
بلیط یک سفره که از اولین لحظه استفاده آن 90 دقیقه اعتبار داره .
متروی شهر میلان که میلانو سنتراله در تقاطع خطوط زرد و سبز واقع شده است.
زمانی که شما به میلانو سنتراله یا فرودگاه مالپنزا میرسید میتونید میلانو کارد MilanoCardرو خریداری کنید. با داشتن این کارت شما میتونید از حمل و نقل عمومی به صورت رایگان بهره ببرید ، و از تخفیف خدمات پزشکی و ورودی موزه ها و تبدیل ارز و مراکز خریدی که با این کارت قرار داد دارند بهره ببرید.قیمت این کارت ها 6.50 یورو برای 1 روز و 13 یورو برای 3 روز می باشد.اینجا هم مثل شهر رم اتوبوس های توریستی رو باز هم هستند. Hop-on Hop-off که از 20 یورو برای یک روز آغاز شده و تا 25 یورور که 48 ساعت اعتبار دارد.این اتوبوس ها دارای 3 خط هستند خط A قرمز رنگ است، خط B که آبی است و خط C سبز رنگ است و اتوبوس ها در هر 45 دقیقه در اماکن توریستی توقف دارند به جز خط C که هر 1 ساعت یک بار می آید راستا ایستگاه های خطوط A,B,C به توضیح زیر است:
Line A: Castello- Cadorna -Cenacolo-Sant Ambrogio-Solari-Tortona-P. Ticinese-Navigli-Parco delleBasiliche-Sforza-Duomo-Manzoni-Scala-Manin-Moscova Line B: Castello-Triennale-Garibaldi-Corso Como-Repubblica-Palazzo Lombardia-StazioneCentrale-Buenos Aires-Porta -Venezia-San Babila-Duomo-Manzoni-Scala-Brera Line C : Castello-Acquario-Garibaldi -Monumentale-Sempione -Mico-Fiera Milano City-Lotto-Montebianco-Lido-Ippodromo-Stadio San Siro-Lotto - Monterosa - Buonarroti -Pagano- Conciliazione- Parco Sempione
هتلی که ما گرفته بودیم به نام هتل IBIS بود.این هتل در همه جای اروپا شعبه داره.حتی توی چین هم من این هتل رو دیده بودم! از یک سوپر مارکت بلیط اتوبوس رو گرفتم وبا اتوبوس شماره 42 به سمت هتل حرکت کردیم.حدود 20 دقیقه بعد به هتل رسیدیم.هتل رو از طریق ویزا کارت دوستم از سایت Booking.com رزرو نموده بودم به قیمت 131 یورو برای 3 شب .هتل در خیابان سوزانی بود.یک مکان ساکت و آرام.با تمام دقتی که واسه هتل نموده بودم بازم استرس داشتم که مبادا اون چیزی که میخوام نباشه.اما وقتی رسیدم فهمیدم که از سرم هم زیاده! هتل عالی بود.شاد بودم.هتل دارای رستوران و اینترنت رایگان در قسمت لابی هتل بود. ولی برای داخل هتل باید هزینه اضافی پرداخت میکردیم.اتاق ها فوق العاده تمیز بود و یک رستوران کوچک هم داخل هتل بود.هتل تا تراموا 5 دقیقه پیاده روی داشت.
وارد هتل که شدیم طرفداران تیم فوتبال پارتیزان بلگراد رو دیدم.خیلی های اونا توی همین هتل اتاق گرفته بودن و برای دیدم مسابقه امشب به میلان اومده بودند .خیلی دوست داشتم برم یه کری بخونم باهاشون.اما من یه نفر بودم و اونا زیاد بودن. اتاق رو که تحویل گرفتیم یک نقشه از هتل گرفتیم و برای کشف میلان بیرون رفتیم.برای اولین راستا یک هدایت گرفتیم و سمت کلیسای دومو Duomo که در مرکز شهر بود حرکت کردیم.میلان فوق العاده تمیز بود.مردم شهر میلان به نظر میرسید یک سروگردن از شهر رم بالاتر باشند.خوش تیپ، خوش لباس،ساختمان های شیک خیابان های پهن و سرسبز.واقعا ما شیفته شهر میلان شده بودیم.
نمایی از تراموای منظم میلان.
نمایی دیگر از تراموای میلان در نقطه ای دیگر از شهر
ما برای رسیدن به نزدیکترین ایستگاه مترو از تراموا استفاده میکردیم.تقریبا در بیشتر نقاط شهرتراموا هست.بعد از 5 دقیقه به ایستگاه مترو Zara رسیدیم.
نمایی از متروی میلان
از اونجا به سمت DOUMO حرکت کردیم.10 دقیقه بعد از مترو که بیرون آمدیم درست مثل صحنه کلوسئوم در شهر رم این بار در میلان ،بنایی دیگر مارو مات و مبهوت کرد.بنای مرمری کلیسای 630 ساله دومو با 3500عدد مجسمه که در بلند ترین قسمت اون یعنی در ارتفاع 103 متری ، مجسمه طلایی مریم مقدس معروف به مدونینا واقع شده است.این کلیسا سومین کلیسای بزرگ جهان بعد از سنت پیتر در رم و کلیسای سویل در اسپانیا است. یک میدان بزرگ در مقابل کلیسا قرار داره که مملو از کبوتران است که به میدان دل دوئومو مشهور است. دل دومئو در ایتالیایی یعنی یک میدان بزرگ که در مقابا آن یک کلیسا قرار داره.در سمت راست کلیسا گالری ویتوریو امانوئل دوم نمای منحصر به فردی به میدان داده بود.میدان پر بود از نقاشان و هنرمندانی که در حال کشیدن کلیسا بودن.خیلی ها با کبوتر ها عکس میدریافت.برخی ها گیتار میزدن.و ما مات و مبهوت در حال کشف این محیط بودیم.محیطی که خیلی برام جدید بود.
هوادران تیم پارتیزان بلگراد دور میان جمع شده بودند و برای بازی امشب کری میخوندند.پلیس میلان هم دورا دور مراقب بود.
کافیه شما مقداری دانه داشته باشید.اون وقت تمام کبوترها به سمت شما می آیند.
نمایی از میدان در شب
مجسمه ویکتو امانوئل دوم .همان کسی که داستان اون رو در شهر رم گفته بودم وتقریبا شبیه این مجسمه در میدان ونزیا شهر رم هم هست.بعد از گشت و گذار و دریافت کلی عکس در میدان تصمیم گرفتیم به داخل کلیسای دومو بریم.بازدید از کلیسا رایگان است.ولی برای بازدید از پشت بام آن باید 5 یورور بپردازید و در صورتی که از آسانسور بخواهید بهره ببرید باید 8 یورو پرداخت کنید.طول کلیسا 158 متر، عرض آن 92 متر و ارتفاع آن 45 متر است ولی ارتفاع گنبد ان 65 متر است و ارتفاع بلندترین منار آن 108 متر است.کلیسا به سبک گوتیک ساخته شده است و از طریق اسقف آنتونیو د سالوزو و همزمان با قدرت رسیدن جان گالزو ویسکونتی ساخته شد برای ساخت این کلیسا اعانه های بسیار زیادی از مردم جمع شده بود.به خاطر بار اقتصادی زیاد سالیان سال ساخت آن به طول می انجامد. درب های زیبا وبرنزی بزرگ کلیسا در 400 سال پیش به دست جیوانی دوبولانا هنرمند ایتالیایی ساخته شده .اما ما از این درب ها وارد نشدیم.ورود ما از درب های کوچک دیگری بود.کلیسا داری 5 سالن است که از طریق 40 ستون از هم جدا شده اند.ارتفاع ستون ها تقریبا 24 متر است ساخت این کلیسا صد ها سال طول کشیده و تغییرات زیادی به خود دیده است .ساختمان آجری این کلیسا با سنگ مرمر تزیین شده و نمای بیرون آن که با چراغ های بسیار زیادی مجهز شده در شب بسیار زیباست.به خاطر سقف بلند کلیسا و موزاییک های بزرگ و وسعت زیاد کلیسا احساس کوچک بودن به ما دست داده بود و ما محو آن همه هنر شده بودیم.کلیسا پر بود از تابلو های نقاشی بسیار زیبا .
اطراف کلیسا پر است از تعداد زیادی از اتاق های اعتراف که بر طبق سنت کلیساهای کاتولیک ،کشیش ها در این اتاق ها مینشستند و مرم به این محل می آمدند و گناهان خود را به کشیش ها میگفتند و به گناه خود اعتراف میکردند و به اصطلاح بخشیده میشدند. بر روی برخی از این اتاق ها نام پدر روحانی که به اعتراف ها گوش مینموده نوشته شده است.
شاید مهمترین مجسمه این کلیسا مجسمه سن بارتولمئو San Bartolomeo اثر ماکو دی آرکاته میباشد.مجسمه ای که بارتولمئو را بدون پوست نشان میدهد .او پوست خود را که کنده شده مانند یک حوله بر روی دوش خود گذاشته است . در خصوص این فرد زمانی که در شهر رم و در موزه واتیکان در قسمت کلیسای سیستین بودم و به تابلوی روز رساخیز میکل آنژ رسیدم کاملا توضح داده بودم.در تابلوی میکل آنژ بارتولمئو در حالی که یک چاقو در دستش است و در دست دیگرش پوست بدنش است به حضرت عیسی اشاره میکند و قصد دارد بگوید که چگونه با چاقو پوست بدنش را کنده اند.
مجسمه بارتولومو
در این کلیسا مقبره های افراد بزرگی نیز مثل اتونه ویسکونتی و کاردینال جیوانی ویسکونتی نیز واقع شده است.مقبره مارکو کارلی کسی که 3500 سکه طلا برای سرعت بخشیدن به عملیات ساخت کلیسا جمع آوری کرد
مقبره ویسکونتی
در حدود 1 ساعتی داخل کلیسا بودیم.دل کندن از این چنین محیطی واقعا سخت است. اهمیت کلیسا به قدری زیاد است که مارک تواین نویسنده آمریکایی بعد از بازدید از این کلیسا در ستایش از کلیسا در کتاب Innocent Abroad که یکی از پرفروش ترین کتاب های او بود دست به نوشتن از آن زده است.اسکار وایلد نویسنده و شاعر ایرلندی هم بعد از بازدید از این کلیسا در نامه ای که به مادرش نوشت در خصوص این کلیسا هم برایش نوشته بود. یکی ازجالب ترین و به یاد ماندنی ترین صحنه هایی که شاید باعث شهرت کلیسا شده باشه این است که در سال 2009 یه نفر با یکی از مجسمه های کلیسا ،منظور یک مجسمه که به شکل کلیسای دومو ساخته شده و توریست ها برای سوقاتی و یادگاری با خود میبرند به سیلویو برلوسکونی حمله میکنه و به سمت او پرتاب میکنه و دماغ برلوسکونی آسیب میبینه . همچنین کلیسا بارها صحنه فیلمهای مختلف شده است. با تمام این تفاسیر ما به اجبار باید کلیسارو ترک میکردم تا به جاهای دیگه هم برسیم.از کلیسا که خارج شدیم به سمت گالری ویتوریو امانوئل دوم رفتیم. Galleria VictorioEmanuele II .ترکیب کلیسای دومو و گالری ویتوریو امانوئل دوم و اپرای لا اسکالا مردم زیادی رو به این قسمت شهر آورده است .این گالری از گالری های بزرگ بازار سرپوشیده میلان است که با شیشه مسقف شده است و در آن مغازه ها و روستوران و کافه واقع شده است.طراحی آن از طریق جوزپه منجونی Giuseppe Mengono بوده است .منجونی در سال 1878 درست یک روز پیش از افتتاح گالری ازسقف آن سقوط کرد و کشته شد.گالری الهام گرفته شده از گالری های لندن و پاریس و اگر به دنبال مارک و اجناس شیک هستید حتما به این گالری سر بزنید.
گالری مملو از برندهای معروف است.من خودم به شخصه نمیدونستم که مرسدس بنز لباس و ساعت و اسباب بازی هم فراوری میکنه!
داخلی این فروشگاه رفتیم و چند تا فندک رو قیمت کردیم.یک آلبوم آوورد و داخل اون چند تا فندک بود .قیمت هر فندک بیشتر از 4 میلیون تومان بود.
در وسط گالری 4 عد موزایک هستند که تصویر یک گاو نر بر روی آنها واقع شده است که نماد 4 پایتخت پادشاهی ایتالیا هستند به نام های تورین ،فلورانس،رم و میلان .بر طبق سنت و داستان های ایتالیایی اگر پاشنه کفشتان را بر روی اندام تناسلی گاو نر موزاییکی که گاو نر تورین در آن واقع شده است بگذارید و 3 بار بچرخانید خوش شانسی به سراغ شما خواهد آمد.به خاطر این کار توریست ها یک سوراخ در حال ایجاد شدن در آن قسمت موزاییک شده است.
گالری میدان دومو و اپرای لا اسکالا La Scala را به هم متصل نموده است.از آن سمت گالری که خارج شدیم به میدانی رسیدیم که مجسمه لئوناردو داوینچی دیده میشد.عده زیادی از توریست ها مثل ما که انگار کلیسای دومو و گالری رو پشت سر گذاشته بودند و به اینجا رسیده بودند به جایگاه ها و نیمکت های اطراف مجسمه داوینچی پناه برده بودند و استراحت میکردند. اپرای لا اسکالا که اپرایی 200 ساله است یک مکان مجلل و باشکوه با ظرفبت 2000 نفر است که در آن طرف خیابان بود . هنرمندان بسیار زیادی در آن اجرا داشته اند.صف اپرا بسیار شلوغ بود و ورودی آن 120 یورو بود!!
تصمیم گرفتیم به سمت هتل برگردیم و ناهار بوخوریم.از اونجایی که اون شب مسابقه فوتبال بود استراحت کردیم و برای فوتبال خودمونو اماده کردیم تا به سن سیرو بریم.من که با خودم یک تی شرت اینترمیلان آورده بودم اون رو پوشیدم و نزدیک غروب بلیط هارو برداشتیم و و به سمت ورزشگاه حرکت کردم. برای رفتن به ورزشگاه سن سیرو کافیه خودتون رو به لاین قرمز مترو برسونید و در ایستگاه LOTTO پیاده بشید. نکته جالب این که زمانی که مسابقه فوتبال در میلان هست شما جمعیت زیادی رو میبینید که لباس اینترمیلان و یا آث میلان رو بر تن دارند و به سمت ورزشگاه میرن.شما کافیه این افراد رو دنبال کنید.قطعا به ورزشگاه میرسید!
اون شب بازی اینترمیلان با پارتیزان بلگراد از سری بازی های لیگ اروپا بود و همه لباس اینتر بر تن داشتند.دختر و پسر، پیر و جوان.همه از فوتبال صحبت میکردند.چه استرسی داشتم من.فکر کنید تیمی که از نوجوانی ونزدیک به 15 سال طرفدارش باشی و از تلویزیون همواره میددی و همواره با دوستات کری میخوندی رو تا 1 ساعت دیگه از نزدیک ببینی. همه تو مترو شعار می دادند و سرود های مخصوص اینتر میلان رو میخوندند.چقد لذت بخش بود.به هر طریق به ایستگاه LOTTO رسیدیم و از اونجا با اتوبوس که مجانی بود به سمت ورزشگاه رفتیم.وقتی پیاده شدیم.ورزشگاه 85 هزار نفری و بی نظیر سن سیرو رو جلوی چشمام دیدم. انقدر هیجانی شده بودم که آب گلومو نمیتونستم قورت بدم.
به ورزشگاه که رسیدیم خیلی راحت بدون هیچ مسئله ای از طریق رنگ هایی که به هر بلیط و سکوی تماشاچیان نسبت داده بودند میتونستی جایگاه خودتو پیدا کنی.
داخل ورزشگاه از روز روشن تو بود!
قسمت ششم
نویسنده : مسعود کرامتی