زوج شاغل در بیمارستان مسیح دانشوری: وصیتنامه مان را نوشتیم!
به گزارش مجله آرنا، کرونا که آمد همه گوش به فرمان توصیه های کادر درمان شدیم. حرف های افرادی را سرلوحه روزهای کرونایی قرار دادیم که در خط مقدم جبهه سلامت ایستاده بودند. مثل نسترن طالبی یکی از پرستاران بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری که یک دهه در این بیمارستان مشغول فعالیت است. همسرش مشخص امینی هم در بخش اداری بیمارستان کار می کند.
مجله آرنا - راحله عبدالحسینی: آنها 5 سال پیش با هم ازدواج کردند.کرونا که آمد قصه عشق این زوج را برای ما شنیدنی کرد. زوجی که جزو نخستین ها شدند. از نخستین افرادی بودند که به کووید 19 مبتلا شدند و بعد هم از نخستین افرادی که داوطلبانه پلاسمای خونشان را برای بهبود بیماران کرونایی اهدا کردند. درست روز اول سال نو بعد از یک ماه جنگیدن با ویروس کرونا، این زوج سلامت خود را پیدا کردند و حالا یک ماه است به بیماران کرونایی بیمارستان مسیح دانشوری خدمت می کنند. با این زوج گفت وگو کردیم. آنان از داستان شکست کرونا تا حضور دوباره در بیمارستان گفتند.
- داوطلب اهدای پلاسمای خون
امینی و طالبی جزو نخستین افرادی بودند که با شیوع ویروس کرونا در کشور به این بیماری مبتلا شدند. آنها بعد از بهبود، داوطلبانه پلاسمای خون خود را اهدا کردند. طالبی می گوید: در چین و ژاپن تحقیقاتی در حال انجام است که براساس آن پلاسمای خون افراد بهبودیافته از کرونا میتواند برای بیماران کرونایی مثل آنتیبادی عمل کند. این تحقیق در بیمارستان ما هم در حال انجام است. ما داوطلب شدیم تا در این تحقیق سهمی داشته باشیم.
آغاز اهدای پلاسما در بیمارستان مسیح دانشوری هفته نخست فروردین آغاز شد. پلاسمای خون چند بیمار بهبودیافته از جمله امینی و طالبی بهعنوان یک روش درمانی مکمل برای تزریق به بیماران کرونایی جداسازی شد. این پلاسما به بیمارانی تزریق میشود که بیماری آنان هنوزبه مرحله حاد نرسیده و به بستری در آی. سی. یو احتیاج پیدا نکردهاند. معینی می گوید: تزریق پلاسما یک روش آزمایشی است که به سایر روشهای درمانی اضافه شده. ما هم با طیب خاطر حاضر شدیم تا در تحقیق پزشکان روی این روش سهمی داشته باشیم. ما که طعم این بیماری را چشیده ایم سعی می کنیم هرکاری از دستمان برمی آید برای بهبود بیماران و کمک به پزشکان انجام دهیم.
- خدمت به بیماران از نخستین روز فروردین
طالبی و امینی درست از روز نخست فروردین ماه 1399 پس از بهبودی کامل سرکار برگشتند. طالبی می گوید: علائم بیماری شدید است و بیمار کرونایی تمام روحیه و انگیزه خود را از دست میدهد. من علاوه بر رعایت دستورات پزشکی با بیمار صحبت می کنم تا امیدوار شود. حالا که خودم با لحظه به لحظه بیماری آشنا هستم میدانم که بیماران چه حالی را تجربه می کنند. این زوج حالا که در خط مقدم جبهه سلامت به دیگر همکاران خود پیوستهاند احساس رضایت دارند.
این زوج از تماس های تلفنی و تصویری همکارانشان در روزهایی که در خانه بستری بودند بهعنوان یکی از بهترین اتفاقهای این دوره یاد می کنند. زیرا کلی انرژی می گرفتند و روحیه شان عوض می شد: علاوه بر اعضای خانواده، مدیر پرستاری و پزشکان بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری با ما همکاری کردند تا راه سلامت را طی کنیم. طالبی میگوید: عکس همکارانم با لباس محافظ، ماسک و دستکش را که می دیدم حسرت می خوردم که ای کاش من هم می توانستم هم ردیف آنها در این شرایط خدمت کنم. همکارانی که از بچه های کوچکشان و خانواده هایشان دور بودند و شبانه روزی در کنار بیماران کرونایی حضور داشته و دارند. هرچند فشارکاری داشتند اما راضی بودند که برای سلامت جامعه در خط مقدم باشند.
این زوج برای ادامه مراقبت های بهداشتی بر خانه نشینی و حفظ فاصله اجتماعی تأکید می کنند: اگر می خواهید به توصیه های پزشکان برای مهار و شکست کرونا اهمیت ندهید فقط یک لحظه به رد ماسک روی صورت پرستاران و پزشکان فکر کنید؛ خط هایی که بر اثر ساعت های طولانی ماسک زدن ایجاد شده و بعد از برداشتن ماسک، کمکم به زخم تبدیل میشود. به لباس های محافظ سنگین و گرمی فکر کنید که در آن نه می شود چیزی خورد و نه می شود استراحت کرد. کمک کنیم تا زنجیره انتقال بیماری شکسته شود.
- یک ماه قرنطینه خانگی
امینی در بخش اداری بیمارستان مسیح دانشوری مشغول فعالیت و طالبی هم پرستار بخش آی. سی. یو عفونی بیمارستان مسیح دانشوری است. آنان 5سال پیش با هم ازدواج کردند. امینی ماجرای ابتلا به ویروس کرونا را اینگونه تعریف میکند: 26بهمن ماه سال گذشته بود که همسرم با علائم بیماری آنفلوآنزای H1N1 روبرو شد. چون در بخش عفونی بیمارستان کار میکند فکر کردیم مثل هر سال آنفلوآنزا گرفته است. من هم بلافاصله بعد از او به تب، بدن درد و سرفه مبتلا شدم. 2روز مرخصی استعلاجی گرفتیم و در خانه ماندیم. آنها با بهتر شدن حالشان به سر کار برگشتند. اما با شیوع بیماری کرونا از اول اسفند ماه وقتی تست کرونا دادند با جواب مثبت روبهرو شدند.
طالبی می گوید: ترجیح دادیم در خانه قرنطینه باشیم. از طرف بیمارستان کپسول اکسیژن در اختیار ما قرار دادند. تلفنی هم با دکترهای بخش عفونی در ارتباط بودیم که چه کارهایی انجام دهیم. قرنطینه ما تا 26اسفند ماه که تست کرونا منفی شد طول کشید.
- باز هم تست کرونا مثبت شد
طالبی از روزهایی که با کرونا پنجه در پنجه بودند اینطور روایت می کند: در شرایطی که همکارانم شبانه روزی مشغول کار بودند، من با بیماری دست و پنجه نرم می کردم. از طرفی دلم پیش آنها بود و دوست داشتم کنارشان بودم و به بیماران خدمت میکردم. از طرفی هم نباید قرنطینه را ترک میکردیم. شرایط روحی هر دوی ما نابسامان بود. درد و اندوه و تنهایی رهایمان نمیکرد. به این فکر میکردم که تا دیروز از بیماران مراقبت می کردم حالا باید در این شرایط غم انگیز باشم. در تمام این یک ماه هر وقت کم می آوردم همسرم دلداری ام میداد و هر وقت او احساس ناامیدی میکرد من با وجود حال نامساعدم سعی می کردم به او آرامش بدهم. در روزهای بیماری حتی وصیتنامه مان را هم نوشتیم.
پدر و مادر و اطرافیان تلفنی با این زوج در تماس بودند و لحظه به لحظه نگران حالشان: ما هم باید مراقب حال روحی خودمان میبودیم و هم به اطرافیانمان دلداری می دادیم که با توکل و امید به خدا این بیماری را شکست می دهیم. دوست و آشنا به ما می گفتند دعای بیماران پشت سر شماست. شما همیشه به بیماران کمک کرده اید و حالا خدا حامی شماست.
آنها 2 بار دیگر هم تست کرونا دادند و با مثبت بودن تست، همچنان در قرنطینه ماندند: یکی از همین دفعاتی که برای انجام تست به بیمارستان رفتیم، ویدیویی از پزشکانی که بر اثر کرونا جانشان را از دست دادند پخش شد. در همه راستا، از بیمارستان تا خانه اشک ریختم. بعضی از پزشکان را می شناختم. با بعضی در دوره طرح همکار بودم. نخبه بودند. حیف از آنها بود که از جامعه پزشکی ما حذف شوند. غصه خوردم و به پوچی دنیا فکر کردم. مدتها طول می کشد تا جایگزینی برای این پزشکان پیدا شود.
طالبی ادامه می دهد: دفعه آخر که تست ما منفی شد، نفس راحتی کشیدیم و خدا را شکر کردیم. در ایام قرنطینه و بیماری هم مدام اخبار بیمارستان را دنبال میکردیم و آرزو داشتیم زودتر بتوانیم به سرکار برگردیم تا کنار همکاران باشیم.
منبع: همشهری آنلاین